
: ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
: ۲۵۵۵
تقویت تفکر «ما میتوانیم»، نیاز به «شناکردن خلاف جهت آب» دارد
ترویج دانشآموزی یکی از برنامههای اصلی در ترویج فناوری نانو در کشور محسوب میشود. توزیع مناسب فعالیتها درسطح کشور و سیر تکاملی برنامهها از فعالیتهای آموزشی تا رقابتی و پژوهشی، از جمله ویژگیهای بیش از یک دهه اجرای برنامههای ترویج است. مهندس عماد احمدوند، مدیر کارگروه ترویج ستاد فناوری نانو، «زمینهسازی مناسب برای فعالیت همه افراد دارای ظرفیت» را وظیفه اصلی سیاستگذار میداند. شاید بتوان اجراییشدن این رویکرد را از دلایل اصلی موفقیت ترویج دانشآموزی دانست. استخراج اصول کاری ترویج دانشآموزی نانو و اطلاع از برنامهها و فعالیتهای آن، بهانهای برای مصاحبه با ایشان بود. عماد احمدوند متولد 1357 و دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی شیمی از دانشگاه تربیتمدرس و دانشجوی دکتری مدیریت فناوری در دانشگاه علامه طباطبایی است. ایشان از سال 1379 همکاری خود با کمیته فناوری نانو مستقر در مرکز همکاریهای فناوری ریاست جمهوری را آغاز کرد و پس از تشکیل ستاد نانو فعالیتهای ترویجی خود را در این ستاد ادامه داد و از سال 1386 تا کنون مدیریت کارگروه ترویج ستاد را بهعهده دارد.
ما در پی سیاستنگاری ترویج دانشآموزی نانو هستیم. یک دلیل مهم آن، ثبت تاریخ و اتفاقها است. بخش دیگری هم وجود دارد و آن ایدهها و فکرهایی است که در پس اتفاقها و تصمیمها وجود داشته است. فرآوری این اطلاعات و تبدیل آن به الگویی با قابلیت اشتراکگذاری و استفادهی دیگران، بخش دیگری از کار خواهد بود که نوعی مدیریت دانش است. میخواهیم یک بار به جای اینکه از الگوهای سیاستی وارداتی استفاده کنیم، کاری را که در کشور خودمان انجام شده است و تجربهی خودمان را ـ با همهی بد و خوبش ـ الگو کنیم و نقاط ضعف و قوت آن را بیابیم.
نحوهی آشنایی و ورودتان به ترویج دانشآموزی چگونه بود؟
من در سال 79 کارم را در کمیته مطالعات سیاست نـانوتکنولوژی شروع کردم و تا سال 1385، مجله فناوری نانو را منتشر میکردم و برخی از گزارشهای پشتیبان سند توسعه فناوری نانو را تهیه میکردم. ورودم به ترویج دانش آموزی دانشآموزی در پایان سال 1385 بود که آقای دکتر سلطانی مسئولیت ارزیابی سایت باشگاه نانو را به من سپرد. ایشان در سال 1386 خواستند که در تنظیم آییننامه حمایت از سمینارهای آموزشی همکاری کنم و بعد از آن، مدیریت اجرای آییننامه در حیطهی کاری من قرار گرفت.
آقای شاهمیرزایی که قبلا مدیر کارگروه ترویج بودند، از سال 1385 همکاری با ستاد را ادامه ندادند و در یک بازه بیش از یک سال، کسی رسما متولی ترویج نبود. من به ترویج دانشآموزی ورود کرده بودم، مسئولیت مجله و سایت ستاد را از قبل در دست داشتم و سخنرانیهایی با موضوع آشنایی با فناوری نانو را در برخی دانشگاهها برگزار کرده بودم. در سال 1386، مسئولیت ترویج به من سپرده شد.
شما رویکرد اجرایی خاصی را پیش گرفتید؟
ایدهآل ذهنی من این بود که هرکسی که در ستاد متولی یک موضوع است، باید بتواند فضا را برای کار دیگرانی که ظرفیت دارند، فراهم کند. به نظر من، حمایت از سمینارها زمینهی خیلی خوبی در این راستا بود؛ با این ابزار، ظرفیت و فضا برای کار کردن کسانی که با ما ارتباط مستقیم ندارند و ما آنها را نمیشناسیم، فراهم میشود. به نظرم این روش هنوز خیلی جای توسعه دارد.
با این رویکرد، کارها خیلی هم ارزان درمیآید.
بله، بسیار ارزان میشود.اما مهمتر از ارزان بودن، اینکه این ابزار، ظرفیتهای ناشناخته را رو میآورد.
اگر بخواهیم پراکندگی مناسبی در سطح کشور ایجاد شود، آیا این الگو ظرفیت دارد؟
بله. یکی از ویژگیهای خوب الگوی حمایتی همین است که این امکان را به شما میدهد که جریان کار را راحتتر مدیریت کنید. در راستای توزیع مناسب جغرافیایی یا ارتقای محتوای سمینارها، اصلاحاتی در طول این سالها در آیین نامه حمایتی انجام شده است که همگی ناشی از ظرفیت الگوی حمایتی بوده است. اگر الگوی کاری ما ورود در اجرا میبود، این تغییرات سخت انجام میشد.
اگر برگزارکنندگان سمینارها نمیتوانستند مطابق استاندارد تعیینشده در آییننامه عمل کنند، چطور با آنها برخورد میکردید؟
برگزاری سمینار، یک ابزار برای گفتمانسازی و جریانسازی نیروی انسانی است. آییننامهی ما قاعده و قالبی برای جهتدهی به کار مروجان و جلوگیری از کارهای سلیقهای است.آییننامه سدی نیست که هر کسی توانست از این سد بالا بیاید حمایت شود و هر کس نتوانست، حمایت نشود. با نهادی که تازه وارد فضا شده است نیاز است که با نگاه سهلگیرانه و آموزشی برخورد شود ، اما وقتی یک نهاد طی سال، شصت هفتاد سمینار برگزار میکند، نگاه کیفی در ارزیابیهای ما قویتر میشود.
در کنار سمینارهای دانشآموزی، چه برنامههایی در کارگروه ترویج برای دانشآموزان اجرا میشد؟
یکی از فعالیتهایی که ترویج دانشآموزی را بسیار توسعه داد و در فضای کل کشور تأثیرگذار بود، نمایشگاه استانی بود. ما اولین جشنوارهی نانو را در سال 1387 برگزار کردیم. آقای دکتر بهمن ابراهیمی در نمایشگاهی در کره یا ژاپن دیده بود که با ابزارهای بصری، مفاهیم نانو را به شکل ساده برای عموم تفهیم کرده بودند. با پیشنهاد ایشان، بخشی را برای ارائه مفاهیم نانو به زبان ساده در نمایشگاه ایجاد کردیم که محوریت آن با آموزش نانو به دانش آموزان بود. این بخش فوقالعاده جذاب و پرمخاطب بود. از چند جهت این اتفاق افتاد؛ اول اینکه خیلی روی تامین محتوا و طراحی متفاوت فضای غرفه انرژی گذاشته شد. دیگر اینکه شرکتهای نانو هنوز محصول جذابی برای ارائه نداشتند ولی در این غرفه، محصولات متنوعی به نمایش درآمد.
نمایشگاهها چگونه توسعه پیدا کرد؟
بعد از اولین نمایشگاه، کار را بیشتر بهعنوان نمایشگاه استانی ادامه دادیم و تا سال 1390 تقریباً در همهی استانها برگزار شد. در نمایشگاه استانی، یک تیم حدود ده نفری با مدیریت باشگاه نانو به هر استان میرفتند. ارتباط ما با مدیریت آموزش و پرورش در سطح استانها را این ابزار توسعه داد. در نمایشگاه استانی جلسات هماهنگی با مدیر یا معاون آموزش و پرورش استان برقرار میشد. در برخی استانها افرادی در حد امام جمعه، فرماندار، شهردار و عوامل اجرایی و دولتی هم میآمدند. اثرگذاری فراتر از مخاطب دانشآموزی شد و بدنهی برخی شهرها را تحت تأثیر قرار داد و به نوعی زمینه توسعه آزمایشگاههای دانش آموزی را فراهم کرد.
بخش طرحهای دانش آموزی در جشنواره سالانه نانو چطور رشد پیدا کرد؟
در مورد غرفه باشگاه نانو در جشنواره سالانه نانو، به این جمعبندی رسیدیم که هر سال باید سهم حضور کارهای پژوهشی دانشآموزان در این غرفه اضافه شود، طوری که غلبه با خروجیهای کار دانش آموزان باشد. همینطور هم شد و سال 1391 حدود 80، 90درصد فضای این غرفه مربوط به ارائهی کارهای دانشآموزها بود و 10درصد فضا به معرفی کارهای باشگاه نانو اختصاص داشت. از سال 1392 حضور دانشآموزها را دو نوبت کردیم اوایل ارائهی کارهای دانشآموزها در حد ارائهی مقاله بود، اما سالهای اخیر، کارهای عملی و نمونه محصول ارائه میشود.
مخاطبان اصلی نمایشگاه، دانشآموزها بودند، اما در عمل، طرحهایشان برای مسئولان خیلی جذاب بوده است.
بله. البته ارائهی این فضا به مدیران عالیرتبهی کشور، مدیون نگاه دکتر سرکار به بخش دانشآموزی است. ایشان اهمیت این سطح را باور عملی دارند نه شعاری. ایشان در بازدید مدیران و مسئولان از نمایشگاه، علاوه بر معرفی دستاوردهای فنی و محصولات و شرکتها، کارهای دانش آموزان را نیز به مهمانها ارائه میکنند. شنیدن صحبتها و اطلاعات علمی دانشآموزان، حتی متخصصان را هم به وجد میآورد. چون این دانشآموزان صرفاً یک کار آشپزی و ترکیب مواد انجام ندادهاند؛ بعضاً تحلیلهای عمیق میکنند و مانند یک پژوهشگر، نتایج کارشان را تفسیر میکنند.
المپیاد دانشآموزی نانو، برنامهی دیگری است که در ترویج دانشآموزی اجرا شده است. ایدهی برگزاری المپیاد نانو چگونه شکل گرفت؟
پیشنهاد برگزاری المپیاد المپیاد نانو از طرف آقای دکتر مرادی مطرح شد. با اجرای برنامه حمایت از سمینارها و برگزاری تعدادی نمایشگاه استانی، آمادگی نسبی برای برگزاری المپیاد نانو در کشور ایجاد شد و ما از 1389 برگزاری المپیاد را با نام «المپیاد آزمایشی علوم و فناوری نانو» شروع کردیم. قبل از برگزاری المپیاد، تعاملاتی با باشگاه دانشپژوهان جوان برقرار کردیم که اجرای المپیاد نانو را بر عهده بگیرند، اما موفق نشدیم و خودمان اجرا کردیم.
اولین آزمون چگونه برگزار شد؟
اولین المپیاد، 1200 نفر داوطلب داشت و ثبتنام دستی و کاملاً غیرسیستمی انجام شد. این آزمون از نظر محتوایی و ساختاری شبیه المپیادهای دیگر بود. بعد از آزمون، یک دوره آموزشِ عملی ده روزه برای برگزیدگان اجرا شد. این دوره یکی از نقاط قوت المپیاد نانو است. بازخوردهایی که از شرکتکنندگان دورهی عملی گرفتهایم، نشان میدهد آنها به این دوره خیلی علاقهمند هستند و شرکت در آن را انگیزهی اصلی شرکت در المپیاد بیان کردهاند. استقبال از المپیاد در سالهای بعد رشد قابل توجهی داشت و سال 95 به بیش از 30هزار نفر رسید. برای اینکه بتوانیم اجرای آزمون را بهتر مدیریت کنیم در حال طراحی یک سازوکار هستیم که افراد تا قبل از رسیدن به آزمون کتبی، فیلتر شوند و آزمون کتبی با تعداد داوطلب کمتری برگزار شود. المپیاد برنامههای دیگر ما را هم تحت تأثیر قرار داد و محور اصلی فعالیتهای ترویج دانشآموزی شد.
دوره عملی فقط مخصوص برگزیدگان است. دیگران چه انگیزهای برای حضور در این رقابت دارند؟
یک ویژگی دیگر که المپیاد نانو را از سایر المپیادها متفاوت میکند، این است که رتبهبندی فقط در سطح فرد نیست. ما نهادهای ترویجی را که عموما پژوهش سراها هستند، بر اساس شاخصهای کمّی و کیفی ارزیابی و رتبه بندی میکنیم؛ مثلا بر اساس تعداد داوطلب، درصد حضور در آزمون، میانگین نمره داوطلبان، تعداد داوطلبان هر نهاد در میان افراد برتر کشوری و ... استانها نیز با همین شاخصها رتبهبندی میشوند. حدود 95درصد از داوطلبان المپیاد نانو از طریق نهادهای ترویجی ثبتنام میشوند.
المپیاد این فضا را در اختیار آموزش و پرورش استانها قرار میدهد که خودشان را ارائه کنند و در تلاش و رقابت باشند. اما اغلب بازی المپیاد روی برندهها تعریف میشود و بهنوعی یکی از روشهای استعدادیابی است که در دنیا استفاده میشود.
هدف در المپیاد نانو صرفاً استعدادیابی نیست. ایجاد یک فضای عمومی برای ترویج نانو، جزو کارکردهای المپیاد است. رتبه بندی پژوهشسراها و استانها و تنوع شاخصها در همین راستاست.
المپیاد نانو ویژگیهای دیگری هم دارد که آن را از دیگر المپیادها متمایز کند؟
در المپیادها، یک تیم بسته، سؤالها را طراحی میکنند، اما تیم طراحی سؤال در المپیاد نانو، یک تیم باز است. المپیاد نانو فراخوان سؤال دارد، یعنی هر کسی و در هر جایی که ظرفیت داشته باشد، میتواند برای المپیاد سؤال پیشنهاد کند و سوالات پس از چند مرحله پالایش توسط تیم علمی، گزینش و بازنویسی علمی میشوند.
یکی دیگر از موضوعهای قابل توجه این است که ما برای استفاده از ظرفیت برگزیدگان المپیاد نانو، برنامهای ساختارمند داریم و بهتدریج آن را توسعه میدهیم. این موضوع در قالب « کانون برگزیدگان باشگاه نانو» در حال شکل گیری. هم اکنون بخشی از برنامههای ترویج دانش آموزی با مشارکت فعال اعضای این کانون در حال انجام است و ان شاءالله اثرات این رویکرد، خودش را در سالهای آینده نشان خواهد داد.
المپیاد نانو خارج از کشور برگزار میشود؟
در روسیه هم برگزار میشود. در جمهوری داغستان هم گویا یک دوره، آزمونی با این عنوان برگزار شده. در روسیه آزمون بهصورت مجازی و از طریق وب برگزار میشود و شش هفتهزار نفر داوطلب دارد. البته مخاطبش دانشآموز نیست. اما مثل المپیادهای دیگر، مانند فیزیک و شیمی نیست که در دنیا جا افتاده باشد. تلاش کردیم که آموزش و پرورش ما شروعکننده المپیاد نانو در سطح بینالمللی باشد و از دیگر کشورها شرکتکننده دعوت کنیم، اما تا امسال خیلی موفق نبودهایم. یکی از مشکلات داخلی ما هم همین است که سایر کشورها المپیاد نانو برگزار نکردهاند که ما بگوییم میخواهیم به آنجا تیم بفرستیم.گو اینکه ساختارهای سنتی کشور ما عادت دارند که پیرو باشند نه پیشرو. البته المپیاد دانشجویی با محوریت و پیشگامی ایران در حال شکل گیری است.
پیشتر تلاشهایی برای ورود نانو به کتاب درسی انجام شد، الان هم این برنامه پیگیری میشود؟
از همان ابتدا ما تلاش کردیم که نانو وارد کتابهای درسی شود، اما موفق نبودیم. البته شاید کمک خدا بوده که در آن مسیر موفقیت چندانی نداشتیم. زیرا اگر مطالبی به کتب درسی وارد میشد، شاید ما را قانع میکرد و کارنامه ما هم مثل برخی از موضوعات میشد که درس و کتاب و رشته در دبیرستان دارند ولی نه آموزش گستردهای روی آنها شکل گرفته، نه گفتمانسازی و نه استعدادیابی خاصی.
عدم موفقیت ما در ورود نانو به کتب درسی باعث شد اینطور به موضوع فکر کنیم که کتابهای درسی تنها باب ورود به سطح دانشآموزی نیستند و راههای دیگری از جمله آموزش غیررسمی را با جدیت پیگیری کردیم. یکی از مهمترین مسیرها، پژوهشسرای دانشآموزی بود. شاید ما نهادی باشیم که بیشترین ارتباط را با پژوهشسراها دارد و از این ظرفیت و زیرساخت موجود در آموزش و پرورش، بیشترین استفاده را میکند.
مأموریت پژوهشسراها چه بود و چرا ایجاد شدند؟ ماهیتی فوق برنامهای دارند؟
در پژوهشسراها، قبل از نانو، موضوعاتی مثل نجوم، رباتیک و آیسیتی آموزش داده میشد. این زیرساخت وجود داشت و به برگزاری سمینارها و نمایشگاههای ترویجی کمک کرد. از سال 1389 هم المپیاد را با همکاری نیروهایی پیش بردیم که در پژوهشسراها حضور داشتند. پژوهشسراها باب ورود بسیار خوبی برای ارتباط با آموزش و پرورش در زمینهی نانو هستند.
چگونه با نهادهای ترویجی و کارمندان آموزش و پرورش تعامل میکنید که خودشان را صاحب کار بدانند؟
در تعامل با آموزش و پرورش، اینطور فکر میکنیم که این مجموعه میخواهد دانشآموز را رشد دهد و یکی از زمینههایی که میتواند ظرفیت دانشآموز را شناسایی و شرایط رشد او را فراهم کند، کار در فناوری نانو است. پس کمک کنیم تا پژوهشسرایی که به همین منظور ایجاد شده است، از بستر نانو هم برای رشد دانشآموزان استفاده کند و مورد حمایت ستاد قرار گیرد. حاصل کارهای انجامشده در پژوهشسراها، کارنامهی ستاد نیست، بلکه کارنامهی پژوهشسراست. این موضوع تا حد زیادی در ستاد نهادینه است که کارهای دیگران را به اسم خودشان ارائه کنیم. نمیخواهم بگویم این تفکر صد درصد پیاده میشود، اما این تفکر غالب است که ستاد دنبال استفادهی ابزاری از نهادهای دیگر نیست.
یعنی این تلقی برای آموزش و پرورش وجود ندارد که ستاد نانو از درون پیکرهی معلمان و بدنهی آموزشی و فرهنگیشان برای خود یارگیری و عضوگیری میکند؟
مطلقاً اینطور نیست. ترویج نانو در همان راستایی که هدف آموزش و پرورش است، عمل میکند. بنابراین تعارض منافع وجود ندارد که نگرانکننده باشد. همین موضوع باعث شده که الان بیش از 240 پژوهش سرا در آموزش و پرورش در زمینه نانو با ما همکاری داشته باشند.
فرایند کادرسازی شما هوشمند به نظر میرسد. شما کارهایی را با باشگاه نانو و دیگر نهادهای ترویجی شروع کردید و در شهرستانها هم نیروهایی را به کار گرفتید. آیا از ابتدا نگاهتان این بود که این نیروها در آینده بازوی اجراییتان میشوند یا در جریان کار فهمیدید که برای کارهای دیگر هم میتوانید از این نیروها استفاده کنید؟
جدای از پروژههایی که انجام آن را به افراد میسپاریم، باید زمین بازی را فراهم و قاعدهی بازی را تعریف کنیم که هر کسی و در هر جایی بتواند با آن قاعده بازی کند و خودش را نشان دهد و ما بتوانیم این افراد را جذب کنیم. حمایت از سمینارها جدای از اینکه گفتمان نانو را ترویج میکند، تقریباً چنین کارکردی برای ما دارد. در شهرستانها ـ کسانی پیدا میشوند که با همین برگزاری سمینارها و کارگاههای آموزشی نشان میدهند که ظرفیت انجام کارهای دیگری را نیز دارند و ما از راه دیگری نمیتوانستیم آنها را شناسایی کنیم.
برای ما، منابع انسانی و خود نیرو اصالت دارد و صرف انجام کار مهم نیست. یعنی رشد کردن نیروی انسانی برای ما اصالت دارد. در تعامل ما با همکاران ستادی، دست ما بستهتر است، چون قواعد اداری حاکم است. کسانی که در ترویج کار میکنند، عموماً خودشان را صاحب کار میدانند.
الان دیدگاهتان دربارهی آموزش دانشآموزی چیست؟ چرا این کار را انجام میدهید؟ از نظر تاریخی کاری شروع شده بود و مجبور بودید ادامه دهید؟
از نظر تفکر مدیریتی موجود در ستاد و اعتقاد عملی به بخش دانش آموزی، قبلاً در موضوع حضور مسئولان و بازدیدشان از نمایشگاه اشاره کردم. از جهات دیگری هم میشود به این موضوع پرداخت. از سال 1380، جرقههای کار در ترویج دانشآموزی زده شده بود. در سند اول توسعه نانو هیچ اسمی از ترویج دانشآموزی نبود، ولی در سند تکمیلی دوم که در سال 1387 مصوب شد، بخش دانشآموزی را وارد سند توسعهی نانو کردیم. همینطور در سند تکمیلی سوم در سال 1390 و الان در سند دهسالهی دوم، بخش دانشآموزی پررنگ است. بنابراین اگر صرفاً در این حد نگاه میشد که کار خوبی است و جنبهی تبلیغ هم دارد، قطعا وارد سند نمیشد. ترویج دانشآموزی در نانو موضوعی نیست که بگوییم یک مجموعهای متولی بوده و حالا ارثی به ما رسیده است که مجبور شدیم ادامه دهیم. من باور دارم که تغییر در سنین بالا خیلی سخت است، اگر نگوییم مطلقاً امکان ندارد. ما هم در نانو دنبال تغییر تفکر هستیم. میخواهیم توسعهدهندهی فناوری باشیم، آن هم فناوری درونی که «شنا کردن خلاف جهت آب» میخواهد. این موضوع در کشور نهتنها غلبه ندارد، بلکه بسیار بسیار ضعیف است. حتی بسیاری از آنها که شعار میدهند ما میتوانیم خودمان توسعهدهندهی فناوری باشیم، در بهترین حالت اینطور فکر میکنند که فناوری بیرونی را بگیریم و بعداً خودمان توسعه دهیم. عملکرد ستاد نشان میدهد که باور دارد که ایران میتواند توسعهدهندهی فناوری سطح بالا با توانمندی داخلی باشد. این تفکر در پروژهها، سند نانو و گزارش عملکردها قابل مشاهده است. این موضوع نیازمند تغییر تفکر در سطح کشور است. کسانی که در سطح مدیریتی هستند و نیز آنها که در خط توسعهی فناوری هستند، از مرز تغییر فکر گذشتهاند. اما در سطح دانشآموزی میشود این کار را انجام داد. ذهن دانشآموز در مورد اینکه آیا ایران میتواند یا نه، هنوز قالب نگرفته است. اگر الان پیشنهاد شود میکروسکوپ تیایام بسازیم، بهیقین غالب کسانی که تیایام را میشناسند و حتی متخصص نانو هستند، میگویند نمیتوانیم. ولی اگر همین پیشنهاد را با دانشآموزان مطرح کنیم، ممکن است که تیایام را نشناسند، اما حداقل این پیشفرض ذهنی را ندارند که نمیتوانیم. بنابراین یک دلیل کار در سطح دانشآموزان این است که هنوز فکرشان اینطور شکل نگرفته است که «ما نمیتوانیم»،. بنابراین میشود این فکر را نهادینه کرد که «میتوانیم».
ما به حوزهی دانشآموزی نگاه بلندمدت داریم، یعنی برای ده سال آینده این کار را انجام میدهیم. آقای دکتر سرکار با ادبیات خودشان اینطور میگویند که به واسطهی برنامه ترویج دانشآموزی نانو، توسعهی نانو در ایران دچار پوکی استخوان نمیشود. منظور این است که ترویج و آموزش دانشآموزی، باعث میشود در دو دههی آینده، این استخوانبندی آنقدر محکم باشد که دچار پوکی استخوان نشویم. این را بهعنوان شعار نمیگویند، بلکه در عمل کاملاً باور دارند. ما واقعاً باور داریم سطح دانشآموزی جایی است که میشود برای آیندهی کشور کار کرد. این باعث شده است موضوع بهعنوان موضوعی فانتزی و شعاری مطرح نباشد و نگاه درازمدت وجود داشته باشد. ما این هدفگذاری را داریم که اگر در آینده تعدادی برنده نوبل داشته باشیم، سهمی از آن باید متعلق به دانشآموزانی باشد که الان برگزیدهی المپیاد نانو هستند. بنابراین کاملاً راهبردی و آیندهنگرانه به این موضوع نگاه میشود. در ادبیاتمان هم این طور آوردیم که جریان منابع انسانی در نانو باید پایدار باشد. ما باید این جریان را پایدار نگه داریم.
آیندهی ترویج دانشآموزی را چگونه میبینید؟
انشاالله علاوه بر اهدافی که برای داخل کشور در نظر داریم و اشاره کردم، می توانیم سهمی از بازارهای بینالمللی آموزش نانو را هم به دست آوریم. این موضوع با راهاندازی آزمایشگاههای دانشآموزی با عنوان «شبکه آزمایشگاهی توانا» آغاز شده است. آزمایشگاههای دانشآموزی نانو در همه استان ها با دستگاههای ساخت ایران، تجهیز شده و الان بیش از 76 آزمایشگاه در پژوهش سراها مستقر است. شرایط نسبی برای صادرات این تجهیزات فراهم است.
این مقاله در نشریه ماهنامه فناوری نانو شماره 235 در تاریخ 1396/02/15 به چاپ رسیده است.